-
[ بدون عنوان ]
1386/01/20 08:41
گر از دوست چشمت بر احسان اوست تو در بند خویشی نه در بند دوست
-
[ بدون عنوان ]
1386/01/14 23:56
عشق با روح شقایق زیباست عشق با حسرت عاشق زیباست عشق با نبض دقایق زیباست عشق با زهر حقایق زیباست عشق با حسرت دیدار تو بودن زیباست
-
[ بدون عنوان ]
1386/01/14 23:44
Whoever on this earth possesses half a loaf And a nest suited for his abode Whoever is no man's slave & no man's master Let him live content, for his existence is a blissful one
-
[ بدون عنوان ]
1386/01/10 12:20
........رفتن راز غریب زندگی است رفتن پیش از اینکه باران ببارد......... ...نمیدانم چرا هر وقت او میرود باران میبارد... هرگاه گریه میکنم تو را در اشکهایم میبینم ، آنگاه اشکهایم را پاک میکنم تا کسی تو را نبیند
-
[ بدون عنوان ]
1386/01/06 01:51
انقباض رگ های عشق به درد می آورد قلب تپنده را لحظه ی بوسه بر مرگ نزدیک است نبض خسته خبر از مرگ می دهد وداع دستانی که وصل را جست و نیافت تنها یافته هایش خلاصه ای بود از نیافته هایش
-
[ بدون عنوان ]
1386/01/05 16:24
یاران موافق همه از دست شدند در پای اجل یکان یکان پست شدند خوردیم ز یک شراب در مجلس عمر دوری دو سه بیشتر زما مست شدند
-
[ بدون عنوان ]
1386/01/04 19:14
چقدر سخت است زمانی که چشم هایت تمام تلخی ها رامی بیند وپنهان اشک می ریزد. دلتنگم. دلتنگ برای آنی که دیگر نیست.
-
[ بدون عنوان ]
1386/01/04 18:22
کاش می شد نرفت کاش می شد نگفت کاش می شد نخواست کاش می شد نکرد کاش می شد نمرد اما حالا که نمیشه پس . برو. بگو . بخواه. بکن . بمیر.
-
[ بدون عنوان ]
1386/01/04 18:02
تنها و بی کس در حال عبور از پل زندگی به سوی مقصدی نا معلوم
-
[ بدون عنوان ]
1385/12/28 23:28
شبی شب بود و شمع بود و من بودم و غم یار شب رفت شمع سوخت من ماندم و غم یار
-
[ بدون عنوان ]
1385/12/28 23:11
آ سایش دوگیتی تفضیل ازین تو حرف است .. با دوستان مروت با دشمنان مدارا در کوی نیک نامان مارا گذر ندادند گرتو نمی پسندی تغییر ده غذا را
-
[ بدون عنوان ]
1385/12/26 02:11
تو که بارون ندیدی تو که دردو نچشیدی تو که مرگ نمی دونی تو که دوری و نداشتی تو که داغونت نکردن توی غربت تک و تنها زیره بارون درب و داغون مرگ و دیدم با من از درد نگو با من از دوری نگو با من از مرگ نگو با من از غربت نگو با من از عشق بگو همه را دیدم ولی عشق را ندیدم
-
[ بدون عنوان ]
1385/12/24 23:03
زندگی زیباست وقتی رو یه چیزی هستی حالا به خودت بستگی داره او ن یه چیز و چیجوری انتخاب کنی می تونه کس با شه می تونه مواد با شه می تونه عشق با شه می تونه تنفر با شه هر چیزی که هست باید تو روش باشی بری زیر دیگه رفتی........ از زندگی یاد گرفتم همیشه با لا باشم.. تو هم یاد بگیر.
-
[ بدون عنوان ]
1385/12/24 02:27
امشب شبم را با شبنمی شب کردم.. یک شبنم قدیمی از زمان کودکی..... یک شبنم دوست داشتنی ...... در یک شب بیاد ماندنی......
-
[ بدون عنوان ]
1385/12/23 03:32
باورم نمیشه ... اخه مگه میشه... تو کلم نمیره ... گفته بود بدون من هیج جا نمیره ... اخه مگه میشه... این همه ادم ... چرا فرشتیه من.... ای کیر تو این زندگی....
-
[ بدون عنوان ]
1385/12/23 03:07
Medieval Christian views of Muhammad Main article: Christian view of Muhammad While Muslim tradition has glorified and mythified Muhammad over centuries, Western tradition often has been critical towards him. The medieval scholars and churchmen held that Islam was the work of Muhammad who in turn was inspired by Satan...
-
[ بدون عنوان ]
1385/12/22 04:24
هفت مرتبه خواندن آیه 34 از سوره مبارکه نساء «الرجال قوامون علی النساء» «مردان سرپرست و نگهبان زنانند.» موجب مطیع شدن همسر است
-
Nahj al Balagha
1385/12/22 03:46
Va tlue of each man depends upon the art and skill which he has attained. He who is deserted by friends and relatives will often find help and sympathy from strangers. Our affairs are attached to the destiny decreed by Allah, even our best plans may lead us to destruction. If someone's deeds lower his position, his...
-
[ بدون عنوان ]
1385/12/22 03:24
رفته بودم سر حوض تا ببینم شاید ، عکس تنهایی خود را در آب ، آب در حوض نبود . ماهیان می گفتند: "هیچ تقصیر درختان نیست." ظهر دم کرده تابستان بود ، پسر روشن آب ، لب پاشویه نشست و عقاب خورشید ، آمد او را به هوا برد که برد. به درک راه نبردیم به اکسیژن آب. برق از پولک ما رفت که رفت. ولی آن نور درشت ، عکس آن میخک قرمز در آب...
-
[ بدون عنوان ]
1385/12/21 14:14
نمی دونستی از تاریکی می ترسم همیشه سیاه می پوشیدی / داشتم به تاریکی عادت می کردم سفید پوشیدی و رفتی .
-
[ بدون عنوان ]
1385/12/21 14:09
میرم .... اما نمی پرسم زخویش .... ره کجا .... منزل کجا .... مقصود چیست ؟ بوسه می بخشم ولی خود غافلم که این دل دیوانه را معبود کیست
-
[ بدون عنوان ]
1385/12/21 14:02
زندگی چیست ؟ بلوغ با شهوت / عشق با ذلت / ازدواج با حماقت / فرزند با مصیبت / مرگ با وحشت / تکرار تا این است ......اینست بازی تلخ طبیعت .
-
...
1385/12/20 17:54
هر کسی یه جوری از کنار من میگذرد ولی دلم فقط برای او تنگ است
-
...
1385/12/20 17:40
وقتی کسی برای تو میمیرد انقدر مرد باش که بتوانی یک شاخه گل برای مزارش بیاری
-
...
1385/12/20 17:38
فرشتگان روزی از خدا پرسیدند : بار خدایا تو که بشر را اینقدر دوست داری غم را دیگر چرا آفریدی؟ خداوند گفت : غم را بخاطر خودم آفریدم چون این مخلوق من که خوب می شناسمش تا غمگین نباشد به یاد خالق نمی افتد
-
...
1385/12/20 17:36
زمان به من اموخت : که دست دادن معنی رفاقت نیست ، بوسیدن قول ماندن نیست ، و عشق ورزیدن ضمانت تنها نشدن نیست.
-
[ بدون عنوان ]
1385/12/20 11:33
از زندگی آموختم که به هر نگاهی دل نبندم چرا دستانم همچون سرما ی زده ان زمان به من اموخت : که دست دادن معنی رفاقت نیست ، بوسیدن قول ماندن نیست ، و عشق ورزیدن ضمانت تنها نشدن نیست. چه دنیای کثیفی.... گیر کردیم تو کسافت......
-
خدا یا
1385/12/20 11:08
خدا یا دستانم را به دست هر کسی نسپار خدایا اشکم را برای هر کسی در نیاور خدایا لبهایم را با بوسه ی هر کسی تر نکن خدایا تنهاییم را با هر کسی پر نکن و خدایا مرا عاشق هر کسی نکن
-
...
1385/12/20 10:38
بدون تو چه پروازی چه احساسی چه آوازی
-
...
1385/12/20 10:36
یه چیز میدونی هر روز که به یادگاریت رو دستم نگاه میکنم بیشتر از خودم بدم میاد... ینی حتی ارزش مردن برائ تورو نداشتم.