شیطان که رانده شد ازبهشت جزیک خطانکرد

انقدر آه کشیدم که ز جان سیر شدم .........صورتم گر چه جوان است ولی پیر شدم

شیطان که رانده شد ازبهشت جزیک خطانکرد

انقدر آه کشیدم که ز جان سیر شدم .........صورتم گر چه جوان است ولی پیر شدم

در سفری که نسل ها به طول می انجامد با به

کارگیری علم اصلاح نژاد تولید مثل می کنند، به

این امید که شاید روزی بازماندگانشان در دنیایی

شجاع و نو زیر آفتابی طلایی ریشه بگیرند.

چه کردم.

 

 

 

عشق کلید شهر قلب است به شرط

 آنکه قفل دلت هرز نباشد که

با هر کلیدی باز شود

 

 

 

 



.

 

 

زندگی زیباست گاهی ، گاه زشت

 

 

نا گزیرم از قبول سرنوشت.

 

 

.

 

چه می دونی دارم چی می کشم .....

 

 

 

شب آخر است

 امشب آسمان جور  ِدیگری است

ستاره من دیگر با من نیست

از خودم بیزارم

از او نفرت دارم

یک احساس سرد

مثل دستاش سرد و خونی

خدایا با من چه کردی

می خوام داد بزنم

وای بر من. 



 

...

فرشتگان روزی از خدا پرسیدند : بار خدایا تو که بشر را اینقدر دوست داری غم را دیگر چرا آفریدی؟

خداوند گفت : غم را بخاطر خودم آفریدم چون این مخلوق من که خوب می شناسمش تا غمگین نباشد به یاد خالق نمی افتد

...

 یه چیز  میدونی

هر روز که به یادگاریت رو دستم

نگاه میکنم  بیشتر از خودم بدم

میاد...  ینی حتی ارزش مردن

برائ تورو  نداشتم.

 

دلم تنگه برای تو.

تن تو باید مال کسی عریان باشد که روحش را برای تو عریان کرده است