به بازار سیاه رفتم برای خریدن عشق ولی در
ابتدای ورودم روی کاغذی خواندم در غرفه هوس
بازان عشق را به حراج گذاشته اند به قیمت نابودی
پاک بازان
اگه می خوای بری برو از تو دوباره می گذرم
نگاه به گریه هام نکن من از تو بی وفا ترم
تو اشتباه عمرمی که دیگه تکرار نمی شی
این دفعه دیگه برنگرد تو واسه ما یار نمی شی
نه غم می خوام نه خاطره فقط بذار رها بشم
تو این غریبی نمی خوام مجنون قصه ها بشم
از توی قصه هام برو دیگه تو فکر من نباش
تموم کن این قائله رو نمک رو زخم من نپاش
همیشه بی گناه تویی همیشه تقصیر منه
نگاه بی وفای تو همیشه طعنه میزنه
بازم دارم می بخشمت این اشتباه آخره
گذشتم از گناه تو شاید خدا هم بگذره