شیطان که رانده شد ازبهشت جزیک خطانکرد

انقدر آه کشیدم که ز جان سیر شدم .........صورتم گر چه جوان است ولی پیر شدم

شیطان که رانده شد ازبهشت جزیک خطانکرد

انقدر آه کشیدم که ز جان سیر شدم .........صورتم گر چه جوان است ولی پیر شدم

As my thoughts get spilled on a notebook
They shot my homie and I told his girl don't look
Cause if she saw what I saw it would have haunted her
I heard the paramedics laughing with the officer
I guess they see it as just another dead body
And I know it hurt when his daughter said "Mommy,
Where's daddy I ain't seen him in a long time?"
How can mommy talk she can't even stop crying
The punch line is tomorrow may never come
That's where the cops get 1 8 7 from  

It means murder not death by natural causes 
 

 

 

 

na na digga , guess who's back

ای که با بودنت  

بودن را زیبا کردی 

 حیف که باید بروم  

عشق را با تمام کرد 

باید رفت 

 

 

 .  

با من  

نه فقط امشب                       

برای من 

 نه فقط امشب 

 فقط با من   

برای امشب و هرشب  

  فقط با من   

برای عشق به  یک اینده زیبا 

بمان و بگو 

 

که دوستت دارم 

دوستت دارم ای هر شب من  

دوستت دارم ................ 

 

باید در راه خدا دل بکنیم

 

برایش گفت که چگونه سیسودیا و اله لویا به او خیانت می کرده اند، و او نیز که همیشه نسبت به آنان مظنون بوده، خشم خدا را حاکم گردانده بود،‌ سیسودیا را با تیر زده و دختره را به پیشنهادِ رکا از آن بالا به پایین پرتاب کرده بود

به نظر می آمد در لباس هایش شنا می کند. مثل مردی شده بود که به دنبال چیزی می گردد اما درست نمی داند چیست

در سفری که نسل ها به طول می انجامد با به

کارگیری علم اصلاح نژاد تولید مثل می کنند، به

این امید که شاید روزی بازماندگانشان در دنیایی

شجاع و نو زیر آفتابی طلایی ریشه بگیرند.

KESAFAT HAME JARO GEREFTE

IN MARDOM NEMIDUNAN BARE CHI ZENDAN

VAGHTI HICH KAS ARZESHE ZENDEGIRU NEMIDUNE

VAY BAR MAA>
VAY

biayim bare khodeman zendegi konim

baraye pedar va madaraneman

biayim maynaye marefat ra ye k  bare dige beyad biavarim

vaayyy ke delam tang shode bare zadgaham

,

تنها و بی کس در

 حال عبور از پل

زندگی به سوی

 مقصدی نا معلوم

 

 

 

شب آخر است

 امشب آسمان جور  ِدیگری است

ستاره من دیگر با من نیست

از خودم بیزارم

از او نفرت دارم

یک احساس سرد

مثل دستاش سرد و خونی

خدایا با من چه کردی

می خوام داد بزنم

وای بر من.

 

تا ابد بقض صدامی

 

 

 

Bedune to budan ham  bare khodesh Alami dareh….

Harlahze tu fekre to budanam bare khodesh alami dare.,

Khosh halam in virus az zendegit rafte

Ta toam beshi  mesle ghabla (lashi)

Agar to ghadre badaneto nemiduni

Chera man bayad bedunam,

ARZESH NADASHTI.

Im gonna live for ever, never gonna cry.

Only thing I fear,  im never gonna Die

Watch me goin up and never tell U why

I wanted U for myself and nobody else , just for that smile.

 

It’s been a long time since I wrote, just the fact that there was a reason to block all my mind is gone and once again p is doin his thing….

Yea Yea   ,, KEEP IT REAL

What if it was just a nightmare

......

 what if I could

 

به بازار سیاه رفتم برای خریدن عشق ولی در

 ابتدای ورودم روی کاغذی خواندم در غرفه هوس

بازان عشق را به حراج گذاشته اند به قیمت نابودی

پاک بازان

 

 

 

اگه می خوای بری برو از تو دوباره می گذرم

نگاه به گریه هام نکن من از تو بی وفا ترم

تو اشتباه عمرمی که دیگه تکرار نمی شی

این دفعه دیگه برنگرد تو واسه ما یار نمی شی

نه غم می خوام نه خاطره فقط بذار رها بشم

تو این غریبی نمی خوام مجنون قصه ها بشم

از توی قصه هام برو دیگه تو فکر من نباش

تموم کن این قائله رو نمک رو زخم من نپاش

همیشه بی گناه تویی همیشه تقصیر منه

نگاه بی وفای تو همیشه طعنه میزنه

بازم دارم می بخشمت این اشتباه آخره

گذشتم از گناه تو شاید خدا هم بگذره

 

تکیه بر دوست مکن محرم اسرار کسی نیست

ما تجربه کردیم کسی یار کسی نیست

چه کردم.

 

 

 

عشق کلید شهر قلب است به شرط

 آنکه قفل دلت هرز نباشد که

با هر کلیدی باز شود

 

 

 

 



وای جنگل را بیابان میکنند
دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان میکنند

هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا
 
آنچه این نامردمان با جان انسان میکنند

مرگ آن نیست که در قبر سیاه دفن شوم مرگ آن است که از خاطر تو با همه ی خاطره ها محو شوم

 

 

زندگی کتابی است پرماجرا ، هیچگاه آنرا به خاطر یک ورقش دور مینداز ....

گاهی اوقات آنقدر غرق آرزو هستی که فراموش میکنی آرزوی کسی هستی ....

شب تنهایی با هم.. شاید اینگونه سزاوار

فراموشی نبود چقدر با عجله...

غبار می تکانی از ردپای آخرین خاطراتمان

کنون ای اولین و آخرینم کاش احساس آبی

مرا می شنیدی. تا همیشه به تماشای شب

میروم و تکه هایی از عشق مدفون میراث من

است و قلمی که هیچ گاه نتوانست آخرین

حرفهای مرا با تو بگوید

ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز کان

سوخته را جان شد و آواز نیامد این

مدعیان در طلبش بی خبرانند کان را که خبر

شد خبری باز نیامد

 

 

دنبال کسی نباش که بتونی بااون زندگی کنی بلکه به دنبال کسی

باش که بدون اون نتونی زندگی کنی

 

 

زندگی قشنگه اگه با تو باشه...

 مرگ قشنگه اگه برای تو باشه...

دلتنگی قشنگه اگه به خاطر تو باشه...

من قشنگم اگه با تو باشم...

یادته گفتی، از پیشم نرو؟ 

  بی تو میمیرم،

 می خوام تورو...
گفتی نباشی ،می خوام هیچی نباشه،

نزار دستات از من جدا شه....

کاش به همین سادگی بود......


 اگر چشمات بگن آره  

                        هیچ کدوم کاری نداره

 

 

 

 

 

برگرد.

 

برگرد..

 

 

 

دارم از دوریت میمیرم

این بود رسمش

.... نامرد 

با تو لذت عشق با تو بودن را  راخواهم داشت

 

                          بی تو حسرت عشق با تو بودن راخواهم داشت 

 

هوس در دیدگانش شعله افروخت


                    شراب سرخ در پیمانه رقصید

 

ترا می خواهم ای جانانه من 


ترا می خواهم ای آغوش جانبخش

 
ترا ای عاشق دیوانه من


 

 گنه کردم گناهی پراز لذت 
                                     درآغوشی که گرم و آتشین بود

گنه کردم گناهی پر از لذت 
                                     کنار پیکری لرزان و مدهوش


 
 

 

 

تو که تنها نمیمونی من تنهارو دعا کن

؟

با نبود تو آنچه گویم شعر  نیست

 با نبود تو آنچه بودم میل نیست

 

در تمام زندگی جستم به دنبال  سه چیز

 معنیه عشق و مرام و معرفت واقعا چیست

 

 

 

 

ساده بودی مثل سایه

 

                                           مثل شبنم رو شقایق

مثل لبخند  یه مادر     

           

                                               مثل یک عشق صادق

                 

ر.ص

 

به جون ستاره هامون

تو عزبز تر از چشامی

هر جا هستی خوب و خوش باش

تا ابد بقض صدامی.

 

 

شب.

دیگر برایم مهم نیست... هیچ

دیگر قلبم عاشق کسی نیست

دیگر برای ماندن ارزشی نیست

دیگر در زندگی من شبنمی نیست

دیگر مرا یارو یاوری نیست....

 

 

.

 

 

زندگی زیباست گاهی ، گاه زشت

 

 

نا گزیرم از قبول سرنوشت.

 

 

.

 

چه می دونی دارم چی می کشم .....

 

 

 

kash mishod yedafe dige sedato mishnidam
kash mishod dorost azat khodahafezi mikardam

AGAR ROUZI TO RA KARDAM FARAMUSH

BEDAN  SHAMEE"  VOJUDAM  GASHT KHAMUSH.

شب آخر است

 امشب آسمان جور  ِدیگری است

ستاره من دیگر با من نیست

از خودم بیزارم

از او نفرت دارم

یک احساس سرد

مثل دستاش سرد و خونی

خدایا با من چه کردی

می خوام داد بزنم

وای بر من. 



 

به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم

تو دنیای منی بی انتها و ساکت و سرشار

و من در این دنیای دور از غصه مهمانم

تو مثل مرز احساسی قشنگ و دور و نامعلوم

و من در حسرت دیدار چشمت رو به پایانم

تو مثل مرهمی بر بال بی جان کبوترها

و من هم یک کبوتر تشنه ی باران درمانم

بمان امشب کنار لحظه های بیقرار من

ببین با تو چه رویائی ست رنگ شوق چشمانم

شبی پرسیدم از خودهستیم چیست..

                                            .به جز اشک و نیاز و یاد و تقدیر

و حالا با صداقت مینویسم.

                                                .همین هایی که من دارم فدایت

دعایت میکنم خوشبخت باشی   

                                                 تو هم تنها برای خود دعا کن

 تو ام  شدی

 خاطره....

مثل یه اشک ازچشمم افتادی.

 

 

 

 

 نبردهای زندگی همیشه به نفع قویترین ها پایان نمی پذیرد بلکه دیر یا زود برد با آن کسی است که بردن را باور دارد